۱۰ فروند از قدرتمندترین و ترسناک ترین موشک های بالستیک قاره پیمای جهان
موشک های بالستیک قاره پیما یا ICBM ها برای حمل سلاح های هسته ای طراحی شده اند. این موشک های مرگبار دارای حداقل برد ۵,۵۰۰ کیلومتر هستند. ICBM های مدرن معمولا بیش از یک کلاهک هسته ای حمل می کنند. اکثر طراحی های مدرن از قابلیت هدفگیری پرشمار مستقل (MIRV) پشتیبانی می کنند. بنابراین یک موشک می تواند چندین کلاهک حمل کند که هر کدام از آن ها به هدف متفاوتی برخورد خواهند کرد. علاوه بر این ICBM ها مجموعه ای از پهپادها را حمل می کنند که امکان غلبه بر پدافند هوایی دشمن را فراهم می کنند.
ICBM ها می توانند مبتنی بر سیلو، متحرک جاده ای، مبتنی بر راه آهن و مبتنی بر زیردریایی باشند. معمولاً شناسایی و نابود کردن ICBM های متحرک پیش از پرتاب آن ها دشوارتر است.
پس بهترین موشک بالستیک قاره پیمای جهان کدام است؟ بزرگ ترین موشک های بالستیک مدرن کدامند و چرا؟
عوامل تعیین کننده در این فهرست ۱۰ تایی از بهترین و ترسناک ترین موشک های بالستیک قاره پیما، برد و محموله موشک، تعداد و عملکرد MIRV ها، دقت، نوع پایه و تکنولوژی های مختلفی است که امکان غلبه بر سیستم های پدافند هوایی دشمن را فراهم می کند، بوده اند. این تحلیل بر اساس مشخصات و داده های موجود است. در واقع تمام موشک های بالستیک قاره پیمای ذکر شده در اینجا بسیار مخرب هستند و می توانند کل یک کشور را از بین ببرند. این فهرست شامل موشک هایی که هنوز در دست توسعه هستند یا هنوز به صورت عملیاتی مستقر نشده اند، نمی شود.
در حال حاضر ۱۰ موشک بالستیک قاره پیمای برتر جهان به ترتیب زیر هستند.
۱- Trident II (ایالات متحده)
ترایدنت D۵ یا ترایدنت ۲ با نام کامل UGM-133 Trident II (D5) ساخت کمپانی لاکهید مارتین یک موشک بالستیک پرتاب شونده از زیردریایی است. این نسخه بهبود یافته ترایدنت C۴ قبلی با قابلیت حمل، برد و دقت بیشتر است. این سیستم برای اولین بار در سال ۱۹۹۰ به کار گرفته شد. این موشک ها توسط ایالات متحده و بریتانیا استفاده می شوند. موشک های آمریکایی ترایدنت ۲ توسط ۱۴ زیردریایی کلاس اوهایو حمل می شوند، در حالی که موشک های بریتانیایی در ۴ زیردریایی کلاس ونگارد قرار دارند.
موشک ترایدنت ۲ در حالت بارگیری کامل ۷ هزار و ۸۰۰ کیلومتر و با کاهش بار ۱۲ هزار کیلومتر برد دارد. اما اگر چه ترایدنت ۲ در مقایسه با دیگر ICBM ها طولانی ترین برد را ندارد، زیردریایی های بالستیک مجهز به این موشک ها همیشه می توانند به اهداف خود نزدیک شوند تا برد پرواز و زمان برخورد آن ها کاهش یابد.
هر موشک آمریکایی ترایدنت ۲ می تواند تا ۱۴ کلاهک را با توان ۴۷۵ کیلوتن حمل کند. با این وجود توافق START I با روسیه این عدد به ۸ کلاهک کاهش یافت. حامل های ورود مجدد به منظور دور زدن دفاع هوایی دشمن قابلیت مانور دارند. هر حامل ورود مجدد به طور مستقل هدفگیری می کند. موشک های انگلیسی از حامل های متفاوتی ساخت داخل استفاده می کنند. گفته می شود موشک های انگلیسی ترایدنت ۲ می توانند تا ۱۲ کلاهک را به ازای هر موشک حمل کنند.
ترایدنت ۲ موشک بسیار دقیقی است و دقت برخورد آن حدود ۹۰ متر است. این موشک توسط سیستم ناوبری اینرسی به سمت هدف هدایت می شود، اما می تواند بروزرسانی های GPS را نیز دریافت کند.
موشک ترایدنت ۲ نه تنها برد قابل توجه، بلکه قدرت حمل بالا و دقت بسیار زیادی نیز دارد. مزیت مهم دیگر ترایدنت ۲ نسبت به دیگر موشک های بالستیک این است که از زیر دریایی پرتاب می شود. شایان ذکر است که ایالات متحده آمریکا بیشتر مناطق آبی جهان را با ناوگان دریایی خود کنترل می کند. این امر به این زیردریایی ها اجازه می دهد که در گشت های اقیانوسی خود شناسایی نشوند. این قابلیت پنهان ماندن باعث می شود که این ICMB ها بسیار مرگبار باشند. همزمان مواضع موشک های بالستیک قاره پیمای مستقر در سیلوها مشخص است و هدف موشک های هسته ای دشمن قرار می گیرند. بنابراین زیردریایی های مجهز به موشک های ترایدنت ۲ در صورت مورد حمله قرار گرفتن یک کشور، در دور اول حمله جان سالم به در خواهند برد.
برنامه ریزی شده است که نسخه های ارتقا یافته موشک های ترایدنت ۲ تا سال ۲۰۴۲ در خدمت باقی بمانند.
۲- R-36M2 Voyevoda (روسیه)
موشک بالستیک قاره پیمای R – ۳۶ شوروی (با نام غربی SS – ۹ یا Scarp) برای اولین بار در سال ۱۹۷۱ آزمایش شد. این موشک سرانجام به خانواده موشک های R – ۳۶ M منجر شد که در غرب با نام SS – ۱۸ یا شیطان (Satan) شناخته می شوند. اولین گروه از ۵۶ موشک شیطان در سال ۱۹۷۷ مستقر شدند. این موشک ها بعدها با انواع مدرن تر جایگزین شدند. آخرین نوع R – R-36M2 Voyevoda (SS – ۱۸ Mod ۶) نام دارد. این سیستم برای اولین بار در سال ۱۹۸۸ به کار گرفته شد.
موشک SS – ۱۸ شیطان به دلیل سرعت بالا و وزن پرتاب بسیار زیاد، موشک بسیار توانمندی است. روسیه در توسعه موتورهای موشکی از غرب جلوتر بوده و هنوز هم هست. موشک R – ۳۶ M۲ دارای برد ۱۱ هزار کیلومتر است و تا ۱۰ MIRV را با بازدهی انفجاری ۰.۷۵ تا ۱ مگاتن و تا ۴۰ دستیار نفوذ حمل می کند. بنابراین رهگیری کلاهک های هسته ای آن برای سیستم های دفاع هوایی دشوار خواهد بود. دقت برخورد این موشک برابر ۲۲۰ متر است. بنابراین حتی اگر دقیق ترین موشک بالستیک قاره پیما نباشد، با محموله کاملی با هدف یا حوالی آن برخورد می کند. برخی منابع گزارش می دهند که یک موشک SS – ۱۸ با MIRV هایش می تواند ۳ ایالت آمریکا مانند مریلند، ورمونت و رود آیلند را به طور کامل نابود کند.
شیطان یک موشک بر پایه سیلو است. این سیلوها در مکان های مختلفی در سراسر روسیه پراکنده شده اند. پرتابگر سیلو و نقطه فرماندهی در برابر انفجار هسته ای مقاوم سازی شده اند. با این حال موقعیت این موشک ها مشخص است. به همین دلیل این موشک در رتبه دوم این لیست قرار دارد، اگرچه از نظر برد و حجم محموله به وضوح برتر از ترایدنت ۲ آمریکایی است.
تعداد موشک های شیطان روسیه عملیاتی به دلیل سن بالایشان به طور مداوم در حال کاهش هستند. موشک هایی که از عمر عملیاتی طراحی شده خود عبور کرده اند، در حال خارج شدن از سرویس هستند. در حال حاضر بیش از ۵۸ موشک R – ۳۶ M۲ توسط نیروهای موشکی استراتژیک روسیه مستقر شده است. در سال ۲۰۲۲ یک نسخه جدید از این موشک با نام RS-28 Sarmat (SS-X-30 Satan 2) وارد خدمت شد. این موشک پس از معرفی به طور کامل جایگزین موشک های سری R – ۳۶ خواهد شد.
نسخه RS-28 Sarmat Satan 2 یک موشک سه مرحله ای با سوخت جامد و برد ۱۸.۰۰۰ کیلومتر با وزن ۲۰۸.۱ متریک تن در هنگام پرتاب است که با نام سارمات شناخته می شود. این سیستم ترکیبی از لانچرهای فضایی و موشک های قاره پیما است که ۳ متر قطر داشته و طول آن ۳۵.۳ متر است.
۳- RS-24 Yars (روسیه)
موشک روسی RS-24 Yars یک موشک بالستیک قاره پیمای جدید است. در غرب با نام SS – ۲۹ شناخته می شود. این موشک نسخه بهبود یافته RS-12M Topol-M است. این موشک هم به عنوان یک سیستم متحرک جاده ای و هم بر پایه سیلو توسعه یافته بود که از همان موشک استفاده می کند. این موشک در سال ۲۰۱۰ به نیروهای موشکی راهبردی روسیه تحویل داده شد و در همان سال به کار گرفته شد. تا سال ۲۰۱۶ نیروهای موشکی راهبردی روسیه ۶۳ فروند متحرک و ۱۰ فروند سیلو محور از موشک Yars را مستقر کردند. برنامه ریزی شده است که Yars به موشک اصلی بخش زمینی سه گانه هسته ای روسیه تبدیل شود.
این موشک سوخت جامد مشابه موشک Topol-M است. برد Yars حدود ۱۲ هزار کیلومتر عنوان شده است. تفاوت اصلی این موشک با موشک قبلی این است که Yars مجهز به MIRV است و می تواند حداقل ۶ کلاهک قابل هدف گیری مستقل با بازدهی ۱۰۰ تا ۳۰۰ کیلوتن را حمل کند. منابع دیگر گزارش می دهند که این موشک می تواند تا ۱۰ حامل ورود مجدد را حمل کند. با توجه به اینکه توپول – ام قبلی می توانست ۱۰ کلاهک حمل کند، این احتمال بسیار زیاد است. دقت برخورد یارس ۱۵۰ تا ۲۰۰ متر است.
در سال ۲۰۱۹ یک حامل ورود مجدد گلایدر از موشک مافوق صوت آوانگارد به بهره برداری رسید. این حامل بر روی موشک نصب می شود، اما بر خلاف یک حامل معمولی می تواند مانورهای شدیدی انجام دهد. برخی منابع گزارش می دهند که آوانگارد می تواند به سرعت ۲۷ ماخ (۳۳ ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت) برسد. موشک های رهگیر متداول در رهگیری اهدافی که با سرعت های بالاتر از ماخ ۵ (۶ ۱۷۳ کیلومتر بر ساعت) حرکت می کنند، به مشکل بر می خورند. علاوه بر این، حالت گلایدری برد آن را افزایش می دهد و امکان نزدیک شدن به هدف در یک مسیر بالستیک غیرقابل پیش بینی را فراهم می کند. برنامه ریزی شده بود که در سال ۲۰۱۹ در مجموع ۳۱ موشک یارس به حامل های گلایدری ورود مجدد آوانگارد مجهز شوند و به صورت عملیاتی مستقر شوند.
یارس برای غلبه بر سیستم های دفاع موشکی طراحی شده بود. این موشک در طول پرواز مانور می دهد و هم فریبگرهای فعال و هم غیرفعال حمل می کند. تخمین زده می شود که این موشک حداقل ۶۰ تا ۶۵ درصد شانس نفوذ به سیستم های دفاعی را دارد.
یارس متحرک جاده ای از همان شاسی چرخدار بسیار متحرک ۱۶ در توپول – ام استفاده می کند. از نظر ظاهری هر دو موشک شبیه به هم هستند، اما یارس سنگین تر و توانمندتر است. پرتابگر متحرک دارای ۵۰۰ کیلومتر استقلال در جاده ها است. پس از آماده باش کامل، حامل های یارس می تواند پایگاه های خود را ترک کند و برای افزایش بقا در مناطق جنگلی دورافتاده مستقر شوند. استقلال آن به پرتابگر متحرک حامل موشک اجازه می دهد تا در منطقه ای معادل یک کشور کوچک اروپایی بدون شناسایی شدن عمل کند. بنابراین تشخیص و برخورد با چنین ICBM های متحرک جاده ای سخت تر است. این موشک های قاره پیما احتمال بالایی برای زنده ماندن از اولین حمله، در صورت مورد حمله قرار گرفتن روسیه با سلاح هسته ای دارند.
نسخه مبتنی بر سیلو یارس با سیلوی ICBM های قدیمی تر روسی که از سرویس خارج شده اند سازگار است. این موشک از زیرساخت کامل موشک های قبلی استفاده می کند. تنها کافی است موشک جدید را در سیلو بارگیری کنید. یک واحد سیلوی معمولی در مجموع ۱۰ موشک یارس و یک پست فرماندهی دارد.
۴- LGM-30G Minuteman III (ایالات متحده)
موشک مینتمن ۳ پرتعدادترین موشک آمریکایی از نوع ICBM است که در سال ۱۹۷۰ وارد خدمت شد. این موشک در زمان معرفی خود اولین موشک با قابلیت MIRV بود. این موشک ها علیرغم قدمت زیادی که دارند، همچنان در سرویس باقی مانده اند. برنامه های روزآمدسازی مختلفی برای حفظ اثربخشی رزمی آن ها در حال اجرا است. انتظار می رود مینتمن ۳ تا سال ۲۰۳۰ در خدمت باقی بماند.
مینتمن ۳ یک موشک قاره پیمای سیلو-پایه است. با کنار گذاشته شدن LGM-118 Peacekeeper در سال ۲۰۰۵، مینتمن ۳ به تنها ICBM زمین پایه ایالات متحده تبدیل شد و عضو بسیار مهمی در سه گانه هسته ای ایالات متحده است.
۴۵۰ فروند از این موشک ها در خدمت آمریکا هستند و ۵۰ تا ۷۵ فروند دیگر در بخش ذخیره قرر دارند. این بیشترین تعداد موشک های بالستیک در جهان است. این موشک ها توسط فرماندهی حمله جهانی نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا مدیریت می شوند. سیلوهایی برای شلیک موشک مینتمن ۳ در سراسر ایالات متحده مانند مونتانا، داکوتای شمالی، وایومینگ و دیگر پایگاه های نیروی هوایی آمریکا وجود دارد. با این حال همه این موشک ها ثابت هستند و موقعیت آن ها مشخص است.
موشک مینتمن ۳ حداکثر ۱۳ هزار کیلومتر برد دارد. سیستم ناوبری اینرسی اورجینال دقتی در حدود ۲۰۰ متر شعاع خطای (CEP) را برای آن فراهم می کند، اما یک سیستم هدایت اینرسی بروز شده این دقت را به ۱۲۰ متر CEP رسانده است.
مینتمن ۳ حامل محموله ای متشکل از سه حامل هدف گیری مستقل است. هر یک از این MIRV ها مجهز به کلاهک هسته ای با قدرت تخریبی بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ کیلوتن است. همچنین این موشک حامل کمک های نفوذ برای مقابله با سیستم های دفاع موشکی دشمن است.
بنابراین مینتمن ۳ چابک بوده و طولانی ترین برد را دارد، اما ممکن است بهترین موشک بین قاره ای در جهان نباشد. با این حال آمریکا صدها فروند از این موشک ها را تولید می کند، و به همین خاطر تعداد زیادش باعث شده کارآیی و کیفیت عملکرد آن نیز افزایش یابد.
۵- R-29RMU2.1 Layner (روسیه)
R-29RMU2.1 Layner یک موشک بالستیک پرتاب شونده از زیردریایی ساخت روسیه است. این مدل نسخه بهبود یافته مدل قبلی R – ۲۹ RMU۲ به شمار می آید. R – ۲۹ RMU۲. ۱ Layner در سال ۲۰۱۴ به طور رسمی مستقر شد. از این موشک بالستیک قاره پیما در زیردریایی های کلاس Delta IV استفاده می شود. گفته می شود موشک های قبلی R-29RMU2 Sineva نیز به استاندارد جدید تغییر یافته اند.
این موشک پرتاب شده از زیردریایی روسیه دارای حداکثر برد ۸,۳۰۰ کیلومتر با بار کامل و ۱۲ هزار کیلومتر با کاهش بار است. هر موشک می تواند ۱۲ کلاهک کم بازده را حمل کند. به احتمال زیاد اینها ظرفیت ۱۰۰ – ۳۰۰ کیلوتن را دارند. ویژگی غیرمعمول این موشک این است که کلاهک ها می توانند از یک مجموعه مختلط با قدرت های انفجاری متفاوت باشند. این موشک به سیستم های بهبود یافته ای برای غلبه بر سپر موشکی ضد بالستیک مجهز است. همچنین Layner حامل فریبگر است. علاوه بر این می توان آن را طوری پیکربندی کرد که بتواند کلاهک های هسته ای کمتری حمل کند، اما فریبگرهای بیشتری داشته باشد.
تا سال ۲۰۱۶ در مجموع ۶ زیردریایی کلاس Delta IV مجهز به موشک های بالستیک در خدمت نیروی دریایی روسیه بودند. استفاده از زیردریایی برای استقرار ICBM ها امکان زنده ماندن در اولین حمله هسته ای را فراهم می کند. با این حال زیردریایی های Delta IV روسیه به اندازه زیردریایی های هسته ای آمریکا یا بریتانیا پنهانکار نیستند. با این حال این سیستم ها شانس بیشتری برای زنده ماندن نسبت به سیستم های مبتنی بر سیلو دارند. علاوه بر این، این موشک ها برد کافی برای شلیک مستقیم از اسکله را دارند، حتی بدون اینکه نیاز باشد زیردریایی ها پایگاه های حفاظت شده خود را ترک کنند.
برنامه ریزی شده است که زیردریایی های کلاس Delta IV حداقل تا سال ۲۰۳۰ در سرویس باقی بمانند.
۶- M51 (فرانسه)
M51 یک موشک بالستیک پرتاب شونده از زیردریایی ساخت فرانسه است. کار طراحی این موشک از سال ۱۹۹۲ آغاز شده و اولین بار در سال ۲۰۱۰ به کار گرفته شد. این موشک ها توسط زیردریایی های کلاس Le Triomphant فرانسه حمل می شوند. فرانسه ۴ فروند از این زیردریایی ها را در اختیار دارد.
M۵۱ دارای برد ۱۰ هزار کیلومتر با کاهش بار و ۸ هزار کیلومتر با بار کامل است. چنین بردی برای حمله به اکثر مناطق چین، روسیه یا ایالات متحده کافی است، حتی اگر مستقیماً از اسکله شلیک شوند.
هر موشک ۶ تا ۱۰ کلاهک قابل هدف گیری مستقل را حمل می کند. هر کدام از آن ها بازدهی انفجاری ۱۰۷ کیلوتنی دارند. علاوه بر این، هر موشک حامل کمک های نفوذ به منظور غلبه بر پدافند هوایی دشمن است. نسخه جدیدتر این موشک که در سال ۲۰۱۵ عرضه شد، M51.2 نام دارد که کلاهک های بسیار قدرتمندتر ۱۵۰ کیلوتنی حمل می کند.
این ICBM های فرانسوی دارای قابلیت هدایت اینرسی هستند. سیستم ناوبری ماهواره ای Galileo برای نصب روی این موشک ها برنامه ریزی شده اما هنوز نصب صورت نگرفته است. بنابراین این موشک ها ممکن است به دقت موشک های امروزی با سیستم ناوبری ماهواره ای نباشند. خطای دایره ای این موشک حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ متر است.
فرانسه در مجموع ۴ زیردریایی کلاس ۴ Le Triomphant را در اختیار دارد که هر کدام از آن ها ۱۶ موشک بالستیک حمل می کنند. بنابراین در مجموع ۶۴ موشک آماده استفاده هستند.
این موشک های زیردریایی-پرتاب، احتمال بالایی برای زنده ماندن در اولین موج حمله را دارند. این زیردریایی ها پس از دریافت هشدارهای بالا می توانند پایگاه های خود را ترک کرده و بدون شناسایی در اقیانوس اطلس فعالیت کنند.
نسخه ارتقایافته این موشک با نام M۵۱.۳ در حال توسعه است و انتظار می رود که در سال ۲۰۲۵ وارد سرویس شود.
۷- DF-41 (چین)
DF – ۴۱ در حال حاضر قدرتمندترین موشک بالستیک قاره پیما (ICBM) است که در چین توسعه یافته است. این موشک یکی از مرگبارترین ICBM ها در جهان است. این موشک بر پایه یک خودروی پرتابگر ۸ محوره طراحی شده و از نظر مفهومی شبیه به ICBM های متحرک جاده ای روسیه مانند توپول – ام و یارس است. اولین پرتاب آزمایشی این موشک در سال ۲۰۱۳ و دومین پرتاب در سال ۲۰۱۴ انجام شد. برخی منابع گزارش می دهند که موشک DF – ۴۱ A در سال ۲۰۱۶ یا ۲۰۱۷ به کار گرفته شده است.
DF – ۴۱ یک موشک سوخت جامد است. برد این موشک حدود ۱۲ هزار کیلومتر برآورد شده و تا ۱۰ حامل هدفگیر مستقل چندگانه (MIRV) را حمل می کند. برد آن برای رسیدن به تمام مناطق ایالات متحده، اروپا و روسیه کافی است. تنها تقریباً ۲۰ تا ۲۵ دقیقه طول می کشد تا DF – ۴۱ از لحظه پرتاب به اهداف خود در ایالات متحده برسد. این موشک بسیار مخرب است و می تواند کل یک کشور را نابود کند.
موشک بالستیک چینی دارای سیستم ناوبری داخلی با بروزرسانی سیستم ناوبری ماهواره ای بومی BeiDou چین است. این موشک می تواند تا ۱۵۰ متر دقیق باشد یا حتی دقیق تر.
DF – ۴۱ بر یک شاسی چرخ دار مخصوص به نام Taian HTF5980 با پیکربندی ۱۶ x۱۶ ساخته شده است. این خودرو دارای درجه ای از تحرک آفرودی نیز هست و می تواند در عوارض زمین مختلف حرکت کند. جالب اینکه چین تعدادی فناوری شاسی کامیونی سنگین با تحرک بالا را از شرکت MZKT بلاروس به دست آورده است. یک سرمایه گذاری مشترک چینی و بلاروسی برای تولید شاسی چرخ دار مخصوص در چین تاسیس شده است. در نهایت تعدادی از خودروهای چند محوره چینی، برای حمل موشک های بالستیک طراحی شدند که براساس طرح ها و فناوری MZKT بلاروس ساخته شده اند. علاوه بر این چین به سرعت به دومین کشور پس از بلاروس تبدیل شده است که قادر به طراحی و تولید خودروهای لانچر موشک های فوق سنگین است. حتی روسیه که از دهه ها قبل از ICBM های متحرک جاده ای استفاده می کند، فاقد این فناوری و تخصص است و خودروهای لانچر خود را از بلاروس خریداری می کند.
تعدادی از ICBM های سیار جاده ای چین در تونل ها نگهداری می شوند. از این رو موشک ها به خوبی محافظت می شوند. پس از آماده باش کامل، پرتابگرهای سیار جاده ای تونل ها را ترک کرده و موشک های خود را از موقعیت های پرتاب مجاور شلیک می کنند. همچنین خودروهای پرتابگر می توانند پایگاه های خود را ترک کرده و در مناطق دور افتاده، بدون شناسایی شدن، فعالیت کنند. استقلال آن ها به این خودروها اجازه می دهد تا در منطقه ای معادل یک کشور کوچک اروپایی فعالیت کنند. بنابراین رهگیری و انهدام موشک های سیار چین معمولاً سخت تر از موشک های ثابت مستقر در سیلو است. این موشک ها احتمال بالایی دارند که از اولین حمله هسته ای جان سالم به در ببرند.
۸- DF-31AG (چین)
DF-31AG موشک بالستیک قاره پیمای جدید چین (ICBM) است. اولین تصاویر از این سیستم موشکی در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. گفته می شود این موشک در سال ۲۰۱۵ مورد آزمایش قرار گرفت و برای اولین بار در سال ۲۰۱۷ به صورت عمومی فاش شد. این سیستم قبلاً با نام DF – ۳۱ B شناخته می شد، با این حال به نظر می رسد که نام رسمی آن DF – ۳۱ AG باشد. این موشک اولین نمایش عمومی خود را در جریان رژه بزرگ نظامی به مناسبت نودمین سالگرد تاسیس ارتش آزادی بخش خلق تجربه کرد. در مجموع ۱۶ پرتابگر DF – ۳۱ AG همراه با موشک در این رژه به صورت عمومی به نمایش درآمد. چنین نمایش موشک های متعددی نشان می دهد که DF – ۳۱ AG در حال حاضر در خدمت سپاه دوم توپخانه است که در واقع نیروهای موشکی استراتژیک ارتش چین هستند. این موشک در حال حاضر از مرگبارترین ICBM ها در جهان است، اگرچه کوچک تر و کم توان تر از DF – ۴۱ است.
DF – ۳۱ AG نسخه اصلاح شده و ارتقا یافته DF – ۳۱ A است. موشک قبلی DF – ۳۱ A مبتنی بر سیلو است، در حالی که نسخه جاده ای – متحرک آن مبتنی بر تریلر کوچک یا نیمه تریلر است. از سوی دیگر DF – ۳۱ AG جدید مبتنی بر یک لانچر ۸ محوره بوده و متحرک تر است. این ویژگی گزینه های اعزام و بکارگیری آن را بیشتر می کند و در نتیجه امکان بقای آن را افزایش می دهد. از نظر مفهومی DF – ۳۱ AG شبیه به ICBM های متحرک جاده ای روسی مانند توپول و یارس است.
DF – ۳۱ AG یک موشک سوخت جامد است که سه مرحله دارد. این موشک ۱۱ هزار و ۲۰۰ کیلومتر برد دارد و می تواند به تمام مناطق آمریکا، اروپا و روسیه برسد.
در حالی که DF – ۳۱ A قدیمی تر تنها یک کلاهک حمل می کرد، گفته می شود که DF – ۳۱ AG جدید چندین کلاهک با قابلیت هدف گیری مستقل (MIRV) را حمل می کند. نسخه ای از DF – ۳۱ وجود دارد که ۳ MIRV با ظرفیت تولید انفجار ۲۰، ۹۰ یا ۱۵۰ کیلوتن را حمل می کند. علاوه بر این DF – ۳۱ AG دارای برد طولانی تر و قابلیت بقای بهبود یافته است.
این موشک دارای سیستم ناوبری داخلی با سیستم ناوبری ماهواره ای بومی BeiDou چین است. برخی منابع از دقت ۱۵۰ متری یا حتی دقیق تر بودن آن خبر می دهند.
این موشک به منظور غلبه بر سیستم های دفاع موشکی، فریبگر حمل می کند.
خودروی Transporter Erector Launcher (TEL) بر پایه شاسی چرخ دار مخصوص ۸ محوره Taian ساخته شده است. خودروی TEL دارای درجه ای از تحرک آفرودی است، هرچند که عمدتاً برای کار در جاده های با سطح سخت در نظر گرفته شده است. خودرو در جاده هایی به طول حدود ۵۰۰ کیلومتر استقلال کامل دارد.
موشک های DF – ۳۱ AG پس از آماده باش کامل می توانند پایگاه های خود را ترک کرده و در مناطق دور افتاده فعالیت کنند. استقلال خودروهای لانچر به آن اجازه می دهد تا در منطقه ای معادل یک کشور کوچک اروپایی بدون شناسایی فعالیت کند. رهگیری چنین موشک های متحرکی معمولاً سخت تر از موشک های ثابت مستقر در سیلو است. در نتیجه این موشک ها از احتمال بالایی برای جان سالم به در بردن از اولین موج حمله هسته ای برخوردارند.
۹- Bulava (روسیه)
Bulava یک موشک بالستیک بین قاره ای جدید روسی است که توسط زیردریایی پرتاب می شود. این موشک توسط زیردریایی های جدید کلاس Borei روسیه حمل می شود و توسعه آن در سال ۱۹۹۸ آغاز شد. در ابتدا برخی منابع گزارش دادند که بولاوا یک نسخه دریایی از ICBM زمینی توپول – ام خواهد بود. با این حال این موشک ظاهر متفاوت، ابعاد متفاوت و طرح کلاهک متفاوتی دارد. تنها تعداد کمی از ویژگی های مهندسی توپول – ام در بولاوا مورد استفاده قرار گرفت. موشک جدید به طور قابل توجهی کوتاه تر از موشک های مورد استفاده در زیردریایی های کلاس دلتا ۴ و تایفون است. این امر امکان ایجاد یک زیردریایی حامل موشک بالستیک جمع و جورتر و فشرده تر را فراهم می کند، که این موشک ها را حمل نموده و سیستم های روی این زیردریایی ها را ساده می نماید.
توسعه این موشک با مشکلاتی همراه بود و پرتاب های آزمایشی ناموفق متعددی را تجربه کرد. این موشک بالستیک برای اولین بار در سال ۲۰۱۳ مستقر و عملیاتی شد. با این حال پس از چند پرتاب آزمایشی ناموفق، موشک ها برای بازرسی کارخانه فراخوانده شدند. تا سال ۲۰۱۷ از ۲۷ پرتاب آزمایشی ۱۲ پرتاب ناموفق بوده است. این موشک تنها در سال ۲۰۱۸ پس از ۴ پرتاب موفقیت آمیز متوالی عملیاتی اعلام شد. بنابراین برای چندین سال ۳ زیردریایی کلاس بوری عملیاتی که برای حمل موشک های بولاوا طراحی شده بودند، اساساً قابلیت رزمی نداشتند.
به طور کلی بولاوا توانایی بسیار کمتری نسبت به ترایدنت D۵ آمریکایی دارد. برد کوتاه تری داشته، بار بسیار کمتری حمل کرده و چندان دقیق نیست. برد این موشک بالستیک قاره پیمای روسی ۹ هزار و ۵۰۰ کیلومتر اعلام شده است. این موشک می تواند ۶ MIRV با توان انفجاری ۱۵۰ کیلوتن و حداکثر ۴۰ فریبگر را حمل کند. همچنین این موشک می تواند ۱۰ MIRV را حمل کند، هرچند که برد آن به ۴ هزار کیلومتر کاهش خواهد یافت. بولاوا با بروزرسانی سیستم ناوبری ماهواره ای GLONASS روسیه دارای هدایت اینرسی است و دقت دایره ای آن ۳۵۰ متر است. این موشک برای غلبه بر پدافند هوایی دشمن طراحی شده است. حامل های هدف گیری مستقل این موشک می توانند در حین پرواز مانور دهند و هدف آن ها تغییر کند تا از پدافند هوایی دشمن دوری کنند.
در صورتی که روسیه مورد حمله هسته ای قرار بکند، این موشک های مبتنی بر زیردریایی شانس بالایی برای زنده ماندن در اولین موج حمله دارند.
نیروی دریایی روسیه ۳ زیردریایی کلاس بوری را در اختیار دارد که هر کدام می توانند ۱۶ فروند از این موشک ها را حمل کنند. ۳ زیردریایی کلاس بوری بهبود یافته دیگر نیز وجود دارند که می توانند ۲۰ فروند از این موشک ها را حمل کنند. علاوه بر این تولید زیردریایی های روزآمد شده کلاس بوری ادامه دارد. برنامه ریزی شده است که این زیردریایی های حامل موشک بالستیک با موشک های بولاوا ، کانون سه گانه هسته ای روسیه را حداقل تا سال ۲۰۴۰ تشکیل دهند.
موشک بولاوا پتانسیل حرکت روی جاده یا ریل را نیز دارد.
۱۰- JL-3 (چین)
JL – ۳ یک موشک بالستیک جدید پرتاب شده توسط زیردریایی ساخت چین است. این موشک برای اولین بار در حدود سال ۲۰۲۱ توسط زیردریایی های حاملموشک بالستیک Type 094 (با نام کلاس Jin در ناتو) به کار گرفته شد. این زیردریایی ها در اصل مجهز به موشک های JL – ۲ بودند. برخی منابع گزارش می دهند که تا سال ۲۰۲۲ هر ۶ فروند از زیردریایی های کلاس تایپ ۰۹۴ چین با موشک های JL – ۳ مجهز شده اند. همچنین برنامه ریزی شده است که این موشک ها توسط نسل جدید زیردریایی های کلاس Type ۰۹۶ که در حال حاضر در حال ساخت هستند، مورد استفاده قرار گیرند.
تخمین زده می شود که موشک جدید JL – ۳ دارای برد ۹ هزار تا ۱۲ هزار کیلومتر باشد. این میزان نسبت به JL – ۲ افزایش قابل توجهی را نشان می دهد. این موشک یک کلاهک ۲۵۰ تا ۱,۰۰۰ کیلوتنی یا چندین MIRV را حمل می کند. هر زیردریایی کلاس جین ۱۲ عدد از این موشک ها را حمل می کند. این سیستم ناوبری نجومی – اینرسی موشک با به روزرسانی سیستم ناوبری ماهواره ای بومی BeiDou چین. تخمین زده می شود که این موشک دارای خطای شعاعی کم تر از ۱۰۰ متر باشد.
در حال حاضر چین دارای یک قابلیت حمله هسته ای مبتنی بر دریایی قابل توجه است. در طول دهه ۱۹۸۰ تنها زیردریایی حامل موشک بالستیک کلاس Xia چین با موشک های کوتاه برد JL – ۱ ارزش استراتژیک کمی داشت. برد JL – ۳ به زیردریایی های حامل موشک بالستیک چینی این امکان را می دهد تا ضمن فعالیت در آب های ساحلی چین، خاک آمریکا را در محدوده شلیک خود داشته باشند. این برد همچنین برای رسیدن به تمام مناطق اروپا، هند و روسیه کافی است. زمانی که چین مورد حمله قرار گیرد، این موشک های پرتاب شده از زیردریایی احتمال بالایی برای زنده ماندن در اولین حمله را دارند. این زیردریایی ها پس از آماده باش کامل می توانند پایگاه های خود را ترک کنند و در آب های ساحلی چین فعالیت کنند که توسط ناوگان چین محافظت می شود. با این حال زیردریایی های کلاس جین به اندازه زیردریایی های حامل موشک های بالستیک غربی پیشرفته نیستند و از زیردریایی های روسی نیز ضعیف تر هستند. چین همیشه از نظر فناوری زیردریایی عقب تر از رقبای خود بوده است. این زیردریایی ها به اندازه زیردریایی های قدیمی کلاس دلتا ۳ روسیه که در اواسط دهه ۱۹۷۰ به خدمت گرفته شدند، پنهانکار نیستند اما به همان اندازه پر سر و صدا هستند.
دیدگاه خود را بنویسید